تفسیر روایی
| |
شیعی:
سنی: | |
| |
| |
تَفسيرِ رِوایی، مَأثور یا نَقلی، گونهای از تفسیر قرآن با استفاده از احادیث تفسیری است. شیعیان در تفاسیر روایی از احادیث پیامبر(ص) و امامان معصوم استفاده میکنند. به باور مفسران شیعه، روایات منسوب به پیامبر اسلام و امامان معصوم در تفسیر و تبیین قرآن کریم، از بهترین و استوارترین گونههای تفسیر است؛ با این حال، روایات جعلی هم در میان احادیث تفسیری گزارش شده است.
تفسیر عیاشی، تفسیر قمی و تفسیر نورالثقلین نمونههایی از تفاسیر روایی شیعه و تفسیر جامع البیان، نمونهای از تفاسیر روایی اهل سنت است. به گفته محمدهادی معرفت، مهمترین آثار تفسیری در دنیای اسلام، ابتدا با تکیه بر روایات تفسیری شکل گرفته است.
مفهومشناسی
تفسیر روایی، تفسیر مأثور یا تفسیر نقلی، بنابر نظر شیعیان، گونهای از تفسیر قرآن، مبتنی بر روایات نقلشده از پیامبر اسلام(ص) و امامان شیعه است. اهل سنت، کلام صحابه و تابعین را نیز مبنای استفاده در تفسیر روایی دانستهاند.
اهمیت و اعتبار روایات تفسیری
به باور مفسران مسلمان، پیامبر اسلام، علاوه بر ابلاغ وحی، وظیفه تفسیر، تبیین و توضیح کلام خدا را نیز بر عهده داشته است. اینان، این باور خود را متکی به آیه ۴۴ و ۶۴ سوره نحل دانستهاند. بر این اساس، مفسران شیعه و سنی معتقدند که سخنان یا احادیث تفسیری منسوب به پیامبر(ص)، در صورت اثبات صحت آنها، یکی از بهترین و استوارترین گونههای تفسیر است. شیعیان، با استناد به حدیث ثقلین، روایات امامان شیعه را نیز از منابع تفسیر روایی دانستهاند.
به رغم اهمیت روایات تفسیری، مفسران معتقدند روایاتی جعلی هم در میان احادیث مذکور وجود دارد که با هدف ارتقای مقام و منزلت یکی از صحابه یا مردود شمردن آنها جعل شده است. جَعل شأن نزول برای آیه ۱۱۳ سوره توبه، یکی از این موارد دانسته شده که طبری و بخاری، از مفسران اهل سنت، آن را جعلی دانستهاند. بر اساس شأن نزول مذکور، آیه ۱۱۳ سوره توبه را درباره ابوطالب، پدر امام علی(ع) دانستهاند که هنگام مرگ وی نازل شده و بیانگر شرک او تا پایان عمر است، در حالی که طبری و بخاری، معتقدند ابوطالب سه سال قبل از هجرت درگذشته و این آیه در سال نهم هجرت نازل شده است. به اینگونه روایات جعلی که محققان معتقدند غالبا توسط یهودیانِ مسلمانشده جعل شدهاند، اسرائیلیات گفته میشود.
نمونههایی از تفسیر روایی
محمدهادی معرفت، از قرآنپژوهان و مفسران معاصر، معتقد است مهمترین کتابهای تفسیری گذشتگان، با تکیه بر روایات تفسیری شکل گرفته و اتکا به معانی فلسفی، کلامی و ادبی قرآن، تنها در تعداد اندکی از این تفاسیر اولیه به چشم میخورد. مهمترین تفاسیر روایی از نظر معرفت، عبارتند از:
- تفسیر عیاشی، نوشته محمد بن مسعود عیاشی، از فقیهان شیعه در قرن چهارم هجری، و استادِ محمد بن عمر کشی. عیاشی در تفسیر خود، روایات تفسیری نقلشده از امامان شیعه را همراه با سند نقل کرده است. با این حال تنها بخشهای اندکی از تفسیر عیاشی در دسترس است.
- تفسیر قمی، منسوب به علی بن ابراهیم قمی است که شاگرد وی، ابوالفضل العباس بن محمد، از نوادگان امام موسی کاظم(ع)، تألیف کرده و از روایات نقلشده توسط علی بن ابراهیم و نیز تفسیر ابی جارود بهره برده است. درباره ابوالفضل العباس بن محمد، نویسنده کتاب، جز آنکه علوی و از شاگردان علی بن ابراهیم بوده، اطلاعاتی در دست نیست. این تفسیر گرچه در مجموع بیاشکال دانسته شده، اما موارد معدودی از روایات ضعیف نیز در آن گزارش شده است.
- جامع البیان، نوشته محمد بن جریر طبری، از مفسران اهل سنت. طبری، به اعتبار جامعیت و گستردگی کتاب تفسیرش، پدر علم تفسیر دانسته شده است. گرچه به نقل روایات ضعیف و جعلی، و اعتماد به راویان مجهول متهم شده است.
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ ایازی، المفسرون: حیاتهم و منهجم، ۱۴۱۴ق، ص۳۶.
- ↑ ایازی، المفسرون: حیاتهم و منهجم، ۱۴۱۴ق، ص۳۶.
- ↑ ایازی، المفسرون: حیاتهم و منهجم، ۱۴۱۴ق، ص۳۶؛ ذهبی، التفسیر والمفسرون، دار الکتب الحدیثة، ج۱، ص۱۵۲.
- ↑ شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۶، ص۳۹۸؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، قاهره، ج۲۰، ص۵۷؛ طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۱۲، ص۲۸۴؛ ابن عاشور، تفسیر التحریر والتنویر، ۱۹۸۴م، ج۱۴، ص۱۹۶.
- ↑ شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۶، ص۳۹۸؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، قاهره، ج۲۰، ص۵۷؛ طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۱۲، ص۲۸۴؛ ابن عاشور، تفسیر التحریر والتنویر، ۱۹۸۴م، ج۱۴، ص۱۹۶.
- ↑ ابن عاشور، تفسیر التحریر والتنویر، ۱۹۸۴م، ج۶، ص۴۷، ج۱۴، ص۱۶۳-۱۶۴.
- ↑ ایازی، المفسرون: حیاتهم و منهجهم، ۱۴۱۴ق، ص۳۶-۳۷.
- ↑ معرفت، التفسیر والمفسرون فی ثوبه القشیب، ۱۴۱۸-۱۴۱۹ق، ج۲، ص۳۵۵۶؛ ذهبی، التفسیر والمفسرون،دار الکتب الحدیثة، ج۱، ص۱۵۹-۱۶۵.
- ↑ بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۰۱ق، ج۵، ص۲۰۸؛ طبری، جامع البیان، ۱۳۲۲-۱۳۳۰ق، ج۷، ص۳۰.
- ↑ بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۰۱ق، ج۵، ص۲۰۸؛ طبری، جامع البیان، ۱۳۲۲-۱۳۳۰ق، ج۷، ص۳۰.
- ↑ نگاه کنید به: ذهبی، الإسرائیلیات فی التفسیر والحدیث، ۱۴۰۵ق، ص۱۹.
- ↑ معرفت، التفسیر والمفسرون فی ثوبه القشیب، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۳۱۲.
- ↑ معرفت، التفسیر والمفسرون فی ثوبه القشیب، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۳۲۲.
- ↑ معرفت، التفسیر والمفسرون فی ثوبه القشیب، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۳۲۲.
- ↑ معرفت، التفسیر والمفسرون فی ثوبه القشیب، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۳۲۲.
- ↑ معرفت، التفسیر والمفسرون فی ثوبه القشیب، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۳۲۵.
- ↑ معرفت، التفسیر والمفسرون فی ثوبه القشیب، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۳۲۶.
- ↑ معرفت، التفسیر والمفسرون فی ثوبه القشیب، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۳۲۷.
- ↑ معرفت، التفسیر والمفسرون فی ثوبه القشیب، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۳۱۲-۳۱۳.
- ↑ معرفت، التفسیر والمفسرون فی ثوبه القشیب، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۳۱۲-۳۱۳.
منابع
- قرآن کریم.
- ابن عاشور، محمدطاهر بن محمد، تفسیر التحریر والتنویر، تونس، ۱۹۸۴م.
- ایازی، محمدعلی، المفسرون: حیاتهم و منهجم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۴۱۴ق/۱۳۷۳ش.
- بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، استانبول، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
- ذهبی، محمدحسین، الإسرائیلیات فی التفسیر والحدیث، دمشق، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
- ذهبی، محمدحسین، التفسیر والمفسرون، قاهره، ۱۴۰۹ق/۱۹۸۹م.
- شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، تحقیق احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت، بیتا.
- صغیر، محمدحسین علی، دراسات قرآنیه، ج۲: المبادی العامة لتفسیر القرآن الکریم، قم، ۱۴۱۳ق.
- طباطبائی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، ۱۳۹۰-۱۳۹۴ق/۱۹۷۱-۱۹۷۴م.
- طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، بولاق، ۱۳۲۲-۱۳۳۰ق/۱۹۹۴-۱۹۱۱م، چاپ افست بیروت، ۱۴۰۰-۱۴۰۳ق/۱۹۸۰-۱۹۸۳م.
- فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، قاهره،بیتا، چاپ افست تهران، بیتا.
- معرفت، محمدهادی، التفسیر والمفسرون فی ثوبه القشیب، ج۲، مشهد، الجامعة الرضویة للعلوم الإسلامیة، ۱۴۱۹ق.